دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
ارزیابی میزان بهکارگیری تکنیک اجراسنجی برنامة درسی بهوسیلة معلمان دورة ابتدایی
7
26
FA
رحمت اله
مرزوقی
استاد، گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
rmarzoghi@yahoo.com
مهدی
محمدی
0000-0002-0121-5092
دانشیار، گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
m48r52@gmail.com
ابوالفضل
بختیاری
استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایران
bakhtiari.abolfazl@gmail.com
زینب
رحیم دشتی
دانشجوی دکتری برنامهریزی درسی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
zrd2640@yahoo.com
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی میزان کاربست تکنیک اجراسنجی برنامة درسی به وسیلة معلمان دورة ابتدایی بود. پژوهش حاضر به روش توصیفی - پیمایشی انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش شامل همة معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گچساران به تعداد 420 نفر در سال تحصیلی 98-97 بود که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، 201 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که براساس چارچوب هفتمرحلهای جاکوبز (2004) برای ارزیابی میزان بهکارگیری معلمان از تکنیک اجراسنجی تدوین شد. روایی محتوای پرسشنامه با نظرسنجی از خبرگان و صاحبنظران تأیید شده، و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از دبیران با محاسبة آلفای کرونباخ برابر با 87<sub>/</sub>0 تأیید شد. دادههای گردآوریشده از طریق آزمون تی تکنمونه تحلیل شد. نتایج نشان داد معلمان دورة ابتدایی بهطور کلی، در همة مراحل هفتگانة کاربرد تکنیک اجراسنجی برای ارزیابی برنامههای درسی اجراشدة خود، پایینتر از حد معیار عمل میکنند. بهعبارت دیگر، معلمان در ارزیابی چگونگی اجرای برنامههای درسی اجراشده نقشی جدی و شایان توجه ایفا نمیکنند. در حالی که بهکارگیری تکنیک سنجش چگونگی اجرای برنامة درسی اجراشده میتواند نقشی مؤثر در اصلاح و بهسازی برنامههای درسی در همة سطوح قصدشده، اجراشده و آموختهشده داشته باشد. اجرای برنامهها و کتابهای درسی نیازمند شرایطی شامل رضایت از وضعیت موجود، کسب دانش و مهارت لازم توسط مجریان، دردسترسبودن منابع و امکانات سختافزاری، نرمافزاری، مالی و... برای اجرا، وجود زمان لازم برای یادگیری، سازگاری و تأمل دربارة اجرا توسط مجریان است.
برنامة درسی اجراشده,برنامة درسی,تکنیک اجراسنجی
https://pma.cfu.ac.ir/article_1141.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1141_3da85e37cb583f58c1318041082b1dbb.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
تأثیر سبکهای دلبستگی در سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان
27
42
FA
حسن
رضایی جمالویی
استادیار، گروه روانشناسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران
h.rezayi2@yahoo.com
جعفر
حسنی
دانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
hasanimehr@yahoo.com
محمد
نورمحمدی نجف آبادی
دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، خوراسگان، ایران
mnornajafabady@yahoo.com
شیما
منصوریفر
دانشجوی کارشناسیارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبکهای دلبستگی در سرعت پردازش اطلاعات بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و علّی - مقایسهای انجام گرفته است. جامعة آماری دانشآموزان مقطع متوسطة شهرستان نجفآباد بودند که براساس جدول کرِجسی و مورگان، 300 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بود. دانشآموزان انتخابشده، پرسشنامة سبک دلبستگی کولینز و رید (1990) را تکمیل کردند. در مرحلة بعد، براساس ملاکهای ورود و نمرات نهایی توزیع پرسشنامة سبک دلبستگی سه گروه 15 نفری (اضطرابی دوسوگرا، اجتنابی و ایمن) انتخاب شدند و با آزمونهای سرعت پردازش زاهلن/ وربیندونگز اسؤالد و روس (1978)، و رمزگردانی کیدیتی سیتزول (1995) ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمونهای تعقیبی بونفرنی نشان داد مدت زمان پردازش اطلاعات در دانشآموزان دارای سبک دلبستگی اضطرابی دوسوگرا بیشتر از دانشآموزان دارای سبک دلبستگی اجتنابی و ایمن است. همچنین، نتایج نشان داد عملکرد دانشآموزان دارای سبک دلبستگی ایمن بهتر از عملکرد دانشآموزان دارای سبک دلبستگی اضطرابی دوسوگرا و اجتنابی بوده است. براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت سبکهای دلبستگی در فرایندهای شناختی نقش محوری دارد. مهمترین کاربست عملی این پژوهش اصلاح سبک زندگی و آموزش شیوة شکلگیری دلبستگی ایمن و روشهای صحیح برقراری ارتباط با فرزندان است.
دلبستگی اجتنابی,دلبستگی اضطرابی دوسوگرا,دلبستگی ایمن,سرعت پردازش اطلاعات
https://pma.cfu.ac.ir/article_1142.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1142_c879f88b14de4975aa1e609310bb1929.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
موانع مشارکت اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در دورههای بالندگی حرفهای: مطالعهای دادهبنیاد
43
63
FA
حاتم
فرجی ده سرخی
دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایران
zarasteh858@gmail.com
سید علیرضا
هوشی السادات
دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایران
hooshisadat.alireza@gmail.com
معصومه
محمدآبادی
دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، بجنورد، ایران
mmohammadabadi@ymail.com
مهشید
باستانی پور مقدم
دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایران
با وجود طراحی و برگزاری دورههای آموزشی تخصصی رایگان و اختیاری در زمینههای آموزشی و پژوهشی، استادان دانشگاه فرهنگیان از این دورهها استقبال زیادی نمیکنند. از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی بازدارندههای مشارکت اعضای هیئت علمی در فرصتهای بالندگی است. پژوهش حاضر کیفی و با استراتژی دادهبنیاد است. برای جمعآوری دادهها با 26 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مصاحبة نیمهساختاریافته انجام گرفت. معیار تعداد مصاحبهها اشباع دادهها بود. دادههای با روش ششمرحلهای آرباخ و سیلورستاین، شامل پیاده سازی متن، شناسایی ایدههای تکراری و مطالعة متن مصاحبه، شناسایی بخشهای مرتبط مصاحبه، شناسایی ایدههای تکراری، تمسازی، خلق سازههای نظری، و روایتگری، تحلیل شد. یافتهها نشان داد مهمترین موانع مشارکت استادان دانشگاه فرهنگیان در دورههای بالندگی حرفهای عبارتاند از مانع فردی (شامل نگرش فرد نسبت به خود و نگرش فرد نسبت به شغل)، مانع سازمانی (شامل عامل شغلی، عامل دورة آموزشی، عامل فرهنگ سازمانی، عامل اقتصادی، و عامل ساختار سازمانی)، و مانع موقعیتی (شامل موقعیت اجتماعی فرد و موقعیت شغلی فرد). براساس نتایج، موانع مشارکت اعضای هیئت علمی در دورههای بالندگی چندبعدی و درهمتنیده است و در تعامل با هم سبب میشوند، استادان دانشگاه فرهنگیان تمایل به شرکت در دورههای بالندگی حرفهای و بهتبع آن یادگیری را نداشته باشند.
دورة بالندگی,مشارکت,یادگیری در محیط کار
https://pma.cfu.ac.ir/article_1143.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1143_770959a60721dc6cc1df61eb6f237fae.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
تأثیر ذهن آگاهی مبتنی بر شناختدرمانی بر بهزیستی روان شناختی و استرس تحصیلی دانش آموزان پایة اول دورة متوسطة دوم
65
82
FA
عزت اله
قدم پور
0000-0001-6814-9213
دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
ghadampour.e@lu.ac.ir
لیلا
امیریان
دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
leila.amirian2@yahoo.com
سمیه
روشن نیا
کارشناسیارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
somaieroshannia@yahoo.com
حمیده
اداوی
دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران
adavi.hamideh@gmail.com
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ذهنآگاهی مبتنی بر شناختدرمانی بر بهزیستی روانشناختی و استرس تحصیلی دانشآموزان پایة اول دورة متوسطة دوم بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با رویکرد کمی به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش، همة دانشآموزان دختر پایة اول دورة متوسطة دوم شهر خرمآباد در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونة مورد مطالعة پژوهش، متشکل از 30 نفر از اعضای جامعة آماری بود که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها در پژوهش حاضر پرسشنامه بود که شامل پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و استرس تحصیلی کوهن و همکاران (1983) است. دادههای گردآوریشده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کوواریانس تجزیهوتحلیل شد. یافتههای تحلیل کوواریانس نشان داد ذهنآگاهی مبتنی بر شناختدرمانی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس تحصیلی دانشآموزان میشود. بنابراین، براساس نتایج، به نظر میرسد میتوان با آموزش ذهنآگاهی، بهزیستی روانشناختی دانشآموزان را افزایش داده، و استرس تحصیلی آنان را کاهش داد، بر این اساس، برگزاری دورههای آموزشی و کارگاهی در زمینة بهبود و تقویت ذهنآگاهی بهمنظور کاهش استرس تحصیلی و افزایش بهزیستی روانشناختی در مراکز آموزشی توصیه میشود.
استرس تحصیلی,استرس,بهزیستی روان شناختی,بهزیستی,ذهن آگاهی
https://pma.cfu.ac.ir/article_1144.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1144_b44c9f76b15fb834b6783e53dca1f2ec.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
شناسایی شایستگی های اصلی معلمان دورة متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت
83
111
FA
محسن
دیبایی صابر
استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
m.dibaei1359@gmail.com
عفت
عباسی
استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشاسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
karimzadehenayat2018@gmail.com
کوروش
فتحی واجارگاه
استاد، گروه علوم تربیتی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
k-fathi@sbu.ac.ir
سعید
صفایی موحد
استادیار، گروه روشها و برنامههای درسی و آموزشی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تهران، ایران
safaei.movahhed@ut.ac.ir
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای اصلی معلمان دورة متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت انجام گرفته است. پژوهش حاضر به روش کیفی با استراتژی دادهبنیاد اجرا شد. جامعة آماری پژوهش همة خبرگان تعلیم و تربیت دانشگاههای دولتی شهر تهران بودند که به روش نمونهگیری هدفمند، و با معیار اشباع دادهها، 18 نفر از آنان انتخاب شدهاند. دادهها از طریق مصاحبة نیمهساختاریافته جمعآوری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها روش کدگذاری اسمیت (2007) بهکار گرفته شد. همچنین، بررسی اعتبار پژوهش با روش بازبینی اعضا انجام گرفت. برای افزایش پایایی پژوهش روشهای اجرای فرایند نظاممند ثبت، ضبط و نوشتن دادهها (ضبط صدا، پیادهسازی مصاحبه و نگارش دادههای شفاهی) در همة مصاحبهها و تحلیل روشمند دادهها و استخراج منطقی مقولات و مفاهیم انتزاعی کلانتر برمبنای روش کدگذاری بهکار گرفته شد. براساس یافتههای پژوهش، شایستگیهای اصلی معلمان دورة متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت، شامل شایستگیهای «ارتباطی»، «روانشناختی»، «خدماتی»، «پژوهشی»، «فردی» و «تربیتی» است که هریک از آنها نیز از خردهشایستگیهای متعددی تشکیل شدهاند. شناخت و معرفی این شایستگیها در نظام تربیت معلم کشور میتواند به سیاستگذاران، مدیران و برنامهریزان آموزشی در اتخاذ راهبردهای مناسب برای کاهش شکاف بین وضع موجود و مطلوب در این زمینه و ارتقای وضعیت مؤلفههای شایستگی یاری رساند.
خبرگان تعلیم و تربیت,شایستگی اصلی,شایستگی,معلمان دورة متوسطه
https://pma.cfu.ac.ir/article_1145.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1145_2e9cda33ed3086592c09a659610c4ff5.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
ساختار عاملی تأییدی و ویژگی های روانسنجی پرسشنامة چندبُعدی اشتیاق دانشجویان (SES)
113
142
FA
زیبا
برقی ایرانی
دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
kimia2010@gmail.com
محمدجواد
بگیان کوله مرزی
0000000204873461
دکتری روانشناسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
javadbagiyan@yahoo.com
آسیه
مرادی
استادیار، گروه روانشناسی، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
نعمت الله
نجاتی
دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه پیام نور، همدان، ایران
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان بوده است. جامعة آماری پژوهش را همة دانشجویان 18 تا 30 سالة دانشگاه رازی در نیمسال اول سال تحصیلی 1395-96 تشکیل دادند. نمونة پژوهش 230 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و به پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان، خودکارآمدی، مقیاس خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی و مقیاس اهمالکاری تحصیلی (برای بررسی روایی همزمان) پاسخ دادند. پایایی از طریق محاسبة ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه از شش عامل اشباعشده و از شاخصهای برازش مناسبی برخوردار است. بین اشتیاق دانشجویان با خودکارآمدی هیجانی، اجتماعی، تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی رابطة مثبت و معناداری به دست آمد. همچنین، بین اشتیاق دانشجویان و اهمالکاری تحصیلی رابطة منفی برقرار است. در تحلیل عاملی تأییدی 48 گویه تأیید شد. نسخة فارسی پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان در جامعة دانشجویان، خصوصیات روانسنجیِ قابلقبولی دارد و میتوان آن را بهعنوان ابزاری معتبر در پژوهشهای روانشناختی بهکار گرفت. پژوهش حاضر شواهد نویدبخشی را دربارة قابلیت کاربرد نسخة فارسی پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان در جمعیت دانشجویی فراهم کرده است.
اشتیاق به دانشگاه,اشتیاق کلاس,پایایی,روایی,مقیاس اشتیاق دانشجویان
https://pma.cfu.ac.ir/article_1146.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1146_68ab862e6a7b37b839f51fa7bb8fd7cf.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
طراحی مدل عِلّی رابطة بین نگرش نسبت به کامپیوتر، اضطراب آمار، خودکارآمدی و پذیرش نرم افزار آماری
143
166
FA
الهه
فولادی باغبادرانی
کارشناسیارشد تحقیقات آموزشی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
efuladi@gmail.com
حسین
مطهری نژاد
استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
hmotahhari@gmail.com
مهدی
لسانی
دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
mlesani@uk.ac.ir
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل عِلّی رابطة بین نگرش نسبت به کامپیوتر، اضطراب آمار، خودکارآمدی و پذیرش نرمافزار آماری انجام گرفت. این پژوهش با روش توصیفی - همبستگی انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسیارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1393-94 بود. با روش نمونهگیری دردسترس و براساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، 260 دانشجوی کارشناسیارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان که حداقل با یک نرمافزار آماری آشنایی داشتند، انتخاب شدند. از طریق پرسشنامة پذیرش نرمافزار آماری هسو، وانگ و چیو (2009)، مقیاس نگرش نسبت به کامپیوتر هاریسون و راینر (1992)، مقیاس اضطراب آمار کروز، کش و بولتون (1985)، و مقیاس خودکارآمدی نرمافزار آماری کامپی و هیگینز (1995) دادههای پژوهش گردآوری شده، و برای تحلیل آنها مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد سهولت ادراکشده و سودمندی ادراکشده بر تمایل دانشجویان برای کاربرد نرمافزار آماری اثر مثبت دارند؛ در حالی که اضطراب آمار بر سه متغیر یادشده اثر منفی دارد. به علاوه، نگرش نسبت به کامپیوتر بر سهولت ادراکشده و سودمندی ادراکشدة نرمافزار آماری اثر مثبت دارد، اما خودکارآمدی نرمافزار آماری بر سهولت ادراکشدة نرمافزار آماری اثر منفی و بر سودمندی ادراکشدة نرمافزار آماری اثر مثبت دارد. در نهایت، نتیجهگیری شد بیشترین استفاده از نرمافزار آماری زمانی است که دانشجویان آن نرمافزار را دانشجویان آسان و سودمند درک کنند.
اضطراب آمار,پذیرش نرمافزار آماری,خودکارآمدی نرمافزار آماری,نگرش نسبت به کامپیوتر
https://pma.cfu.ac.ir/article_1147.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1147_6895710c77df10f49e419141c5753cdb.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
بررسی فرهنگ روابط معلمان با همکاران، والدین و دانش آموزان: مدارس روستایی و چندپایه
167
192
FA
سعید
رومانی
دکتری مطالعات برنامة درسی، مدرس دانشگاه فرهنگیان، خرمآباد، ایران
sroomani56@gmail.com
غلام رضا
حاجی حسین نژاد
دانشیار، گروه مطالعات برنامهریزی درسی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
hosseinnejad_1@yahoo.com
نعمت الله
فاضلی
دانشیار، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
fazeli@hotmail.com
علی
حسینی خواه
استادیار، گروه مطالعات برنامهریزی درسی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
h.ali.tmu@gmail.com
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چگونگی فرهنگ روابط معلمان با همکاران، والدین و دانشآموزان در مدارس روستایی و چندپایة استان لرستان انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی- قومنگاری بوده است؛ نمونة بررسیشده معلمان ابتدایی مدارس چندپایة استان لرستان است که با روش نمونهگیری هدفمند و براساس اشباع نظری دادهها، 14 معلم انتخاب شد و با ابزارهای مشاهدة مشارکتی و مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته دادهها جمعآوری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها تحلیل محتوا انجام گرفت. یافتهها نشان داد معلمان دارای فرهنگ ارتباط مثبت و انتقادشده در ارتباط با همکاران، والدین و دانشآموزان بودند. فرهنگ ارتباط و مشارکت معلمان در ارتباط با همکاران، والدین و دانشآموزان باتوجهبه شرایط محیط، سطح سواد و توقع همکاران، والدین و دانشآموزان متفاوت بود. از روابط مثبت میتوان به بهکارگرفتن اصول روابطکلامی و روابط غیرکلامی برای انتقال مفهوم درسی به دانشآموزان، اجرای جلسههای توجیهی برای والدین، ارتباط همراه با ادب و احترام، از روابط فرهنگی انتقادشده، میتوان به بدخواهی و بدبینی معلمان نسبت به یکدیگر، حس رقابت منفی، بیتفاوتی و استفادهنکردن از فکر و ایدههای یکدیگر در بین معلمان همپایه، اهمیت دانشآموزان بعد از مواد درسی، گوشندادن به صدای دانشآموزان، توقعات نابهجا والدین و بخشنامهایبودن ارتباطات نام برد. نتایج مطالعة حاضر برای شناسایی تفاوتهای فرهنگی و اقدامات لازم با توجه به شرایط کلاسهای چندپایه در نظام آموزشی مفید و کارآمد است.
فرهنگ روابط,فرهنگ معلمان,فرهنگ,مدارس روستایی و چندپایه
https://pma.cfu.ac.ir/article_1148.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1148_b4a6b281bda9f8046af453f63a2c1d33.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
طراحی مدل پیشبینی بیتفاوتی سازمانی براساس عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی (مورد مطالعه: معلمان زن تربیتبدنی استان البرز)
193
215
FA
رضا
اندام
دانشیار، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدة تربیتبدنی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
حسین
طاهری
دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، مربی، گروه تربیتبدنی، دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایران
hoseintaheri1363@chmail.ir
بیتفاوتی سازمانی یکی از عوامل اساسی کاهش کارایی، غیبت مکرر، اجتناب از پذیرش مسئولیت و دلسردی نسبت به کار است که باعث عقبماندگی فکری، سقوط آرام و تخریب مستمر و بدون صدای سازمان است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی مدل پیشبینی بیتفاوتی سازمانی براساس عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده، و جامعة آماری همة معلمان زن تربیتبدنی استان البرز با حداقل 5 سال سابقة خدمتی به تعداد 300 نفر بود. براساس جدول کرجسی و مورگان، 246 نفر از آنها بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها پرسشنامههای عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993)، رضایت شغلی اسپکتور (1985)، پرسشنامة 15گویهای تعهد سازمانی استیرز پورتر و پرسشنامة تعدیلشدة بیتفاوتی سازمانی داناییفرد، حسنزاده و سالاریه (1389) به کار گرفته شد. برای بررسی روایی صوری و محتوا پرسشنامهها، نظرات اصلاحی 11 نفر از متخصصان بهکار گرفته شد. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که پایایی چهار پرسشنامه قابل قبول است. دادهها با روشهای آماری همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار Amos تحلیل شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مدل پیشنهادی با دادههای پژوهش برازش مناسبی دارد و متغیرهای عدالت سازمانی و رضایت شغلی بهطور مستقیم و غیرمستقیم و تعهد سازمانی بهطور مستقیم بر بیتفاوتی سازمانی تأثیر دارند. براساس نتایج، برای پیشبرد اهداف تربیتبدنی در مدارس، مدیران و مسئولان آموزشوپرورش باید به متغیرهای رفتار فردی و سازمانی معلمان تربیتبدنی توجه بیشتری داشته باشند.
بیتفاوتی سازمانی,تعهد سازمانی,رضایت شغلی. عدالت سازمانی
https://pma.cfu.ac.ir/article_1149.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1149_2ced52c554457e9ce8bab7c56b8f245d.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
شناسایی عوامل مؤثر در ﻧﻈﺎم رتبهبندی ﻣﺪارس ﻣﺘﻮسطة دورة دوم؛ و طراحی مدلی برای آن
217
232
FA
مریم
مهرپور
دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران
m.mehrpour83@yahoo.com
نادر
سلیمانی
دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، دانشکدة علوم انسانی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران
drnasolimani@yahoo.com
غلامعلی
احمدی
دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه شهید رجائی، تهران، ایران
ahmadygholamali@gmail.com
پرویز
صباحی
استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
p_sabahi@yahoo.com
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در ﻧﻈﺎم رتبهبندی ﻣﺪارس ﻣﺘﻮسطة دورة دوم و طراحی مدلی برای آن است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش آمیخته است. جامعة پژوهش در بخش کیفی، 12 نفر از متخصصان حوزة مدیریت آموزشی بودند که به شیوة هدفمند انتخاب شدند، و در بخش کمّی، 406 نفر از مدیران مدارس متوسطة دوم شهر تهران بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 198 نفر در نظر گرفته شد که به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای انجامدادن پژوهش، نخست از طریق مطالعة مبانی نظری و مصاحبه با صاحبنظران، عوامل و مؤلفههای مؤثر در نظام رتبهبندی مدارس متوسطه شناسایی شد. سپس، با بهکارگیری مؤلفههای استخراجشده، پرسشنامه طراحی شد. تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی با بهرهگیری از نرمافزار کیفی NVivo کدگذاری و تحلیل شد و در بخش کمّی، تحلیل عاملی تأییدی با نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد عوامل مؤثر در نظام رتبهبندی مدارس شامل هشت مؤلفة «امور پرورشی» در جایگاه نخست، «امور آموزشی» در جایگاه دوم، «امور حرفهای» در جایگاه سوم، «امور خدماتی» در جایگاه چهارم، «امور رهبری» در جایگاه پنجم، «امور ارزشیابی» در جایگاه ششم، «امور پژوهشی» در جایگاه هفتم و «امور سرمایهای» در جایگاه هشتم قرار دارد که در نظام رتبهبندی مدارس 143<sub>/</sub>69 درصد واریانس را تبیین میکنند. در نهایت، براساس عوامل شناساییشده مدل نهایی پژوهش با بهکارگیری تحلیل عاملی تأییدی تدوین شده است.
آموزش,رتبه بندی مدارس,متوسطة دوم
https://pma.cfu.ac.ir/article_1150.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1150_6a4623e03a224f7ff7cb327281a2b06e.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
طراحی مدل عوامل مؤثر در شکل گیری دانش دبیران در تلفیق فناوری (مورد مطالعه: دبیران شهر شیراز)
233
252
FA
محمد حسن
سیف
دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
hassanseif@gmail.com
احمد
رستگار
دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
rastegar_ahmad@yahoo.com
اعظم
ظهیری
کارشناسیارشد، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
amzahiri8@gmail.com
هدف پژوهش حاضر ارائة مدل عوامل مؤثر در شکلگیری دانش ضروری برای دبیران در تلفیق فناوری است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری پژوهش دبیران مقطع متوسطة شهر شیراز در سال تحصیلی 93 -94 است که تعداد آنها 5824 نفر (زن و مرد) بود. براساس فرمول کوکران، 255 نفر با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای ساهین (2011)، چای و همکاران (2011)، نیدرهاوزر و پرکمن (2008)، و چنن- موران و ولفولک هوی (2001) بود. برای آزمون فرضیههای پژوهش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافتهها نشان داد بین همة حوزههای دانش محتوایی تربیتی فناوری همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و دانش محتوا، دانش تربیتی، دانش محتوای فناوری، دانش تربیتی فناوری، دانش محتوای تربیتی بر دانش محتوایی تربیتی فناوری (دانش ضروریِ معلم) اثر مستقیم دارند. علاوه بر این، دانش فناوری، دانش محتوا و دانش تربیتی به طریق غیرمستقیم بر دانش محتوایی تربیتی فناوری تأثیر دارند و بیشترین اثر کل مربوط به دانش محتواست.
خودکارآمدی معلم,دانش محتوایی تربیتی فناوری,عوامل درون فردی
https://pma.cfu.ac.ir/article_1151.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1151_1c1b3d25c21a1ef515a391221f8c2a32.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
رابطة سخت کوشی و برون گرایی با عملکرد تحصیلی
253
269
FA
علی
اعظم رجبیان
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
ali.azamrajabian@stu.um.ac.ir
محمد جواد
اصغری ابراهیم آباد
استادیار، گروه روانشناسی، دانشکدة روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
mjasghari@um.ac.ir
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة سختکوشی و برونگرایی با عملکرد تحصیلی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعة آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در نیمة اول سال تحصیلی 93-94 است. تعداد اعضای جامعه 25328 نفر بوده که براساس جدول کرجسی و مورگان، 230 نفر به روش دردسترس انتخاب شد. دادهها با پرسشنامة سختکوشی بارتون (1992)، و مقیاس کوتاهشدة نئو (1985) جمعآوری شد. همچنین، برای سنجش عملکرد تحصیلی، گزارشهای تحصیلی دانشجویان بهکار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد رابطة سختکوشی و عملکرد تحصیلی مثبت و معنادار است. همچنین، اگرچه هر سه مؤلفة سختکوشی (تعهد، کنترل و مبارزهطلبی) با عملکرد تحصیلی همبستگی مثبت دارند، تنها مؤلفههای تعهد و کنترل رابطة معناداری را با عملکرد تحصیلی داشتهاند. در پژوهش حاضر بین برونگرایی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطة معناداری یافت نشد. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اگرچه برونگرایی دانشجویان با عملکرد تحصیلی آنان ارتباط معناداری ندارد، دانشجویانی با سختکوشی بالاتر، در عملکرد تحصیلی نیز بهتر عمل میکنند. در نتیجه، میان برخی مؤلفههای روانشناختی سختکوشی مانند تعهد، کنترل و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد و سختکوشی میتواند عملکرد تحصیلی را پیشبینی کند.
برون گرایی,سخت کوشی,عملکرد تحصیلی
https://pma.cfu.ac.ir/article_1152.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1152_e74c046f75d92e4189993793b55d28bf.pdf
دانشگاه فرهنگیان
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
2423-494X
2645-8098
8
2
2020
02
20
بررسی رابطة رفتارهای اخلاقی سازمانی با رفتارهای غیراخلاقی دبیران با نقش واسطه ای تعهد سازمانی
271
290
FA
رضا
جعفری هرندی
دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه قم، قم، ایران
rjafarih@gmail.com
مجید
شریفی قورتانی
کارشناسیارشد مدیریت آموزشی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، خوراسگان، ایران
majidsharifi52@yahoo.com
فاطمه
اسلامی هرندی
دکتری مدیریت آموزشی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، خوراسگان، ایران
f.eslami58@yahoo.com
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة رفتارهای اخلاقی سازمانی و رفتارهای غیراخلاقی دبیران انجام گرفت. عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی بهعنوان رفتارهای اخلاقی سازمانی در نظر گرفته شده، و نقش میانجی تعهد سازمانی بین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی بررسی شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است که مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش حاضر 4625 نفر از دبیران دبیرستانهای شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 است. از این تعداد براساس جدول کوهن و همکاران، 357 نفر به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامههای عدالت سازمانی مورمن و نیهوف (1996)، تعهد سازمانی آلن و مییر (1990)، رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین (1969)، و رفتارهای غیراخلاقی پترسون (2002) بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها روش تحلیل مسیر با نرمافزار لیزرل اجرا شد. یافتهها نشان داد رفتارهای غیراخلاقی بهطور منفی با رضایت از کار، رضایت از پرداخت و رضایت از همکار رابطة معنادار دارد. همچنین، یافتههای تحلیل مسیر نشان داد تعهد مستمر، رضایت از کار، رضایت از پرداخت و رضایت از همکار بر رفتارهای غیراخلاقی اثر مستقیم میگذارند. همچنین، یافتهها نشان داد با افزایش رضایت شغلی، تعهد مستمر و وابستگی معلمان به شغل، در مدارس رفتارهای غیراخلاقی کاهش مییابد.
تعهد سازمانی,رضایت شغلی,رفتارهای غیراخلاقی,عدالت سازمانی
https://pma.cfu.ac.ir/article_1153.html
https://pma.cfu.ac.ir/article_1153_cf3a88e892931e8f7b559c2d36e3d719.pdf