دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Assessing the Application of Curriculum Mapping by Elementary School Teachersارزیابی میزان بهکارگیری تکنیک اجراسنجی برنامة درسی بهوسیلة معلمان دورة ابتدایی7261141FAرحمت الهمرزوقیاستاد، گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانمهدیمحمدیدانشیار، گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران0000-0002-0121-5092ابوالفضلبختیاریاستادیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایرانزینبرحیم دشتیدانشجوی دکتری برنامهریزی درسی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20190213The purpose of present study was to assess the application of curriculum mapping by elementary school teachers. This study is a descriptive survey. The participants of the study were chosen from all 420 teachers of elementary schools of Gachsaran city, in school year 97-98; 201 teachers were chosen as participants of this study through stratified random sampling. The instrumentation of this study consisted of self-made questionnaire which was made by the researcher using Jacobs’s seven-step framework (2004) in order to evaluate the application of curriculum mapping by elementary school teachers. The validity of the questionnaire was proved by the expert panel, and its reliability was assessed through a pilot study with 30 participants who were teachers; the Cranach’s Alpha was 87%. Collected data were analyzed through one-sample T-test. The results showed that generally, teachers of elementary schools acted poorly using seven steps of curriculum mapping introduced by Jacobs (2004) in order to assess implemented curriculum. In other words, teacher did not have a major role in assessing the way the curriculum mapping is implemented; while using this technique can provide a chance for modification and improvement of intended, implemented and attained curriculums. Implementation of programs and textbooks requires conditions such as satisfaction with the current situation, acquisition of knowledge and skills required by executives, availability of resources and facilities for hardware, software, finance, etc. to run, the necessary time to learn, adapt and reflect on the implementation by the presenters.هدف پژوهش حاضر، ارزیابی میزان کاربست تکنیک اجراسنجی برنامة درسی به وسیلة معلمان دورة ابتدایی بود. پژوهش حاضر به روش توصیفی - پیمایشی انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش شامل همة معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گچساران به تعداد 420 نفر در سال تحصیلی 98-97 بود که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، 201 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که براساس چارچوب هفتمرحلهای جاکوبز (2004) برای ارزیابی میزان بهکارگیری معلمان از تکنیک اجراسنجی تدوین شد. روایی محتوای پرسشنامه با نظرسنجی از خبرگان و صاحبنظران تأیید شده، و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از دبیران با محاسبة آلفای کرونباخ برابر با 87<sub>/</sub>0 تأیید شد. دادههای گردآوریشده از طریق آزمون تی تکنمونه تحلیل شد. نتایج نشان داد معلمان دورة ابتدایی بهطور کلی، در همة مراحل هفتگانة کاربرد تکنیک اجراسنجی برای ارزیابی برنامههای درسی اجراشدة خود، پایینتر از حد معیار عمل میکنند. بهعبارت دیگر، معلمان در ارزیابی چگونگی اجرای برنامههای درسی اجراشده نقشی جدی و شایان توجه ایفا نمیکنند. در حالی که بهکارگیری تکنیک سنجش چگونگی اجرای برنامة درسی اجراشده میتواند نقشی مؤثر در اصلاح و بهسازی برنامههای درسی در همة سطوح قصدشده، اجراشده و آموختهشده داشته باشد. اجرای برنامهها و کتابهای درسی نیازمند شرایطی شامل رضایت از وضعیت موجود، کسب دانش و مهارت لازم توسط مجریان، دردسترسبودن منابع و امکانات سختافزاری، نرمافزاری، مالی و... برای اجرا، وجود زمان لازم برای یادگیری، سازگاری و تأمل دربارة اجرا توسط مجریان است.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220The Effect of Attachment Styles in the Speed of Information Processing in Studentتأثیر سبکهای دلبستگی در سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان27421142FAحسنرضایی جمالوییاستادیار، گروه روانشناسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایرانجعفرحسنیدانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانمحمدنورمحمدی نجف آبادیدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، خوراسگان، ایرانشیمامنصوریفردانشجوی کارشناسیارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایرانJournal Article20160323The aim of this study was to investigate the effect of attachment styles in the speed of information processing. This study was a comparative type. From Najaf Abad high school students, 300 people by multi-stage cluster method were selected and completed attachment styles scale (Collins and Read, 1990). In the next step, based on entry criteria and extreme scores of attachment style questionnaire’s distribution three groups of 15 subjects (anxious ambivalent, avoidant and secure) were selected and evaluated via Speed-of-processing tests Zahlen-Verbindungs-Test and Coding Test (KDT). The end results analyzed using multivariate analysis of variance and post hoc tests. The results of multivariate analysis of variance and post hoc tests showed that information processing time of students have anxiety/avoidance attachment style is more than students with avoidant and secure attachment style. Also, the performance of students with secure attachment styles is better than students with attachment anxiety/avoidance and ambivalent. Based on the findings of this study, it can be said that attachment styles have pivotal role in cognitive processes.هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبکهای دلبستگی در سرعت پردازش اطلاعات بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و علّی - مقایسهای انجام گرفته است. جامعة آماری دانشآموزان مقطع متوسطة شهرستان نجفآباد بودند که براساس جدول کرِجسی و مورگان، 300 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بود. دانشآموزان انتخابشده، پرسشنامة سبک دلبستگی کولینز و رید (1990) را تکمیل کردند. در مرحلة بعد، براساس ملاکهای ورود و نمرات نهایی توزیع پرسشنامة سبک دلبستگی سه گروه 15 نفری (اضطرابی دوسوگرا، اجتنابی و ایمن) انتخاب شدند و با آزمونهای سرعت پردازش زاهلن/ وربیندونگز اسؤالد و روس (1978)، و رمزگردانی کیدیتی سیتزول (1995) ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمونهای تعقیبی بونفرنی نشان داد مدت زمان پردازش اطلاعات در دانشآموزان دارای سبک دلبستگی اضطرابی دوسوگرا بیشتر از دانشآموزان دارای سبک دلبستگی اجتنابی و ایمن است. همچنین، نتایج نشان داد عملکرد دانشآموزان دارای سبک دلبستگی ایمن بهتر از عملکرد دانشآموزان دارای سبک دلبستگی اضطرابی دوسوگرا و اجتنابی بوده است. براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت سبکهای دلبستگی در فرایندهای شناختی نقش محوری دارد. مهمترین کاربست عملی این پژوهش اصلاح سبک زندگی و آموزش شیوة شکلگیری دلبستگی ایمن و روشهای صحیح برقراری ارتباط با فرزندان است.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Deterrents of Teacher Educators’ Participation in Professional Development Programs:
A Grounded Theory Studyموانع مشارکت اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در دورههای بالندگی حرفهای: مطالعهای دادهبنیاد43631143FAحاتمفرجی ده سرخیدکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایرانسید علیرضاهوشی الساداتدکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایرانمعصومهمحمدآبادیدکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، بجنورد، ایرانمهشیدباستانی پور مقدمدانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه فرهنگیان، سازمان مرکزی، تهران، ایرانJournal Article20180916Despite designing and implementing voluntary and free professional development programs, they’re not welcomed by FTEU faculty. The present paper, hence, aims at identifying deterrents of faculty participation in professional development programs. In doing so, grounded theory design was used and along the study 26 faculties were selected and interviewed using theoretical sampling. Interview data was analyzed using a 6 stage coding strategy developed by Auerbach and Silverstein, i.e. transcription, reading of the transcripts and identification of repeating ideas, construction of themes, creation of constructs, and theoretical narrative. The findings indicated that individual factors (self-perception, and job perception), situational factors (social status, and occupational status), and organizational factors (occupation, training, organizational culture, economy, and organizational structure) inhibit teacher educators from participating in professional development programs. The study also revealed that deterrents of participation are multifaceted and interrelated, deterring teacher educators from attending training programs.با وجود طراحی و برگزاری دورههای آموزشی تخصصی رایگان و اختیاری در زمینههای آموزشی و پژوهشی، استادان دانشگاه فرهنگیان از این دورهها استقبال زیادی نمیکنند. از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی بازدارندههای مشارکت اعضای هیئت علمی در فرصتهای بالندگی است. پژوهش حاضر کیفی و با استراتژی دادهبنیاد است. برای جمعآوری دادهها با 26 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مصاحبة نیمهساختاریافته انجام گرفت. معیار تعداد مصاحبهها اشباع دادهها بود. دادههای با روش ششمرحلهای آرباخ و سیلورستاین، شامل پیاده سازی متن، شناسایی ایدههای تکراری و مطالعة متن مصاحبه، شناسایی بخشهای مرتبط مصاحبه، شناسایی ایدههای تکراری، تمسازی، خلق سازههای نظری، و روایتگری، تحلیل شد. یافتهها نشان داد مهمترین موانع مشارکت استادان دانشگاه فرهنگیان در دورههای بالندگی حرفهای عبارتاند از مانع فردی (شامل نگرش فرد نسبت به خود و نگرش فرد نسبت به شغل)، مانع سازمانی (شامل عامل شغلی، عامل دورة آموزشی، عامل فرهنگ سازمانی، عامل اقتصادی، و عامل ساختار سازمانی)، و مانع موقعیتی (شامل موقعیت اجتماعی فرد و موقعیت شغلی فرد). براساس نتایج، موانع مشارکت اعضای هیئت علمی در دورههای بالندگی چندبعدی و درهمتنیده است و در تعامل با هم سبب میشوند، استادان دانشگاه فرهنگیان تمایل به شرکت در دورههای بالندگی حرفهای و بهتبع آن یادگیری را نداشته باشند.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220The Effect of Mindfulness based on Cognitive Therapy on Psychological Well-being and Academic Stress in High School Studentsتأثیر ذهن آگاهی مبتنی بر شناختدرمانی بر بهزیستی روان شناختی و استرس تحصیلی دانش آموزان پایة اول دورة متوسطة دوم65821144FAعزت الهقدم پوردانشیار، گروه روانشناسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران0000-0001-6814-9213لیلاامیریاندانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایرانسمیهروشن نیاکارشناسیارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایرانحمیدهاداویدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانJournal Article20170821The purpose of this study was to investigate the effect of mindfulness based on cognitive Therapy on psychological well-being and academic stress in high school students. This research is an applied research. The research method was experimental design with pretest-posttest with control group. The statistical population of the study is all second grade high school students in Khorramabad city in the academic year of 2016-17. The study sample consisted of 30 people who randomly divided into experimental and control groups. The instrument used in this study was Reef Psychological Well-being Questionnaire (1989) and Perennial Educational Stress Cohen et al. (1983). The results of covariance analysis indicated that mindfulness based on cognitive therapy intervention increased psychological well-being and reduced students' academic stress. Therefore, it seems that by educating mindfulness, psychological well-being can be increased and students' academic stress can be reduced. Therefore, it is recommended to hold courses in this field in educational centers.هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ذهنآگاهی مبتنی بر شناختدرمانی بر بهزیستی روانشناختی و استرس تحصیلی دانشآموزان پایة اول دورة متوسطة دوم بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با رویکرد کمی به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش، همة دانشآموزان دختر پایة اول دورة متوسطة دوم شهر خرمآباد در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونة مورد مطالعة پژوهش، متشکل از 30 نفر از اعضای جامعة آماری بود که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها در پژوهش حاضر پرسشنامه بود که شامل پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و استرس تحصیلی کوهن و همکاران (1983) است. دادههای گردآوریشده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کوواریانس تجزیهوتحلیل شد. یافتههای تحلیل کوواریانس نشان داد ذهنآگاهی مبتنی بر شناختدرمانی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس تحصیلی دانشآموزان میشود. بنابراین، براساس نتایج، به نظر میرسد میتوان با آموزش ذهنآگاهی، بهزیستی روانشناختی دانشآموزان را افزایش داده، و استرس تحصیلی آنان را کاهش داد، بر این اساس، برگزاری دورههای آموزشی و کارگاهی در زمینة بهبود و تقویت ذهنآگاهی بهمنظور کاهش استرس تحصیلی و افزایش بهزیستی روانشناختی در مراکز آموزشی توصیه میشود.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Diagnosting the Effective Competencies of Secondary School Teachers From the Viewpoint of Expert Educatorsشناسایی شایستگی های اصلی معلمان دورة متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت831111145FAمحسندیبایی صابراستادیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه شاهد، تهران، ایرانعفتعباسیاستادیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشاسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانکوروشفتحی واجارگاهاستاد، گروه علوم تربیتی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانسعیدصفایی موحداستادیار، گروه روشها و برنامههای درسی و آموزشی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تهران، ایرانJournal Article20171125The aim of this study was to identify the main competencies of high school teachers from the perspective of education experts. The present study was conducted in a qualitative method with a grounded theory strategy. The statistical population of the study was all education experts of public universities in Tehran, that which 18 of whom were selected using targeted sampling. Data were collected through a semi-constructed interview. Smith’s coding method (2007) was used to analyze the data. Also, the validity of the research was investigated by members' review method. To increase the reliability of the research, the methods of conducting a systematic process of recording, recording and writing data (recording audio, conducting interviews and writing oral data) in all interviews and methodical data analysis and extraction Logical categories and macro-abstract abstract concepts were applied based on coding methods. According to the research findings, the main competencies of secondary school teachers from the perspective of education experts include "communication", "psychological", "service", "research", "individual" and "educational" skills. Each of which is made up of several sub-competencies. Recognizing and introducing these competencies in the country's teacher training system can help policy makers, managers and educational planners in adopting appropriate strategies to reduce the gap between the current and favorable situation in this field and improve the status of competency components.پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای اصلی معلمان دورة متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت انجام گرفته است. پژوهش حاضر به روش کیفی با استراتژی دادهبنیاد اجرا شد. جامعة آماری پژوهش همة خبرگان تعلیم و تربیت دانشگاههای دولتی شهر تهران بودند که به روش نمونهگیری هدفمند، و با معیار اشباع دادهها، 18 نفر از آنان انتخاب شدهاند. دادهها از طریق مصاحبة نیمهساختاریافته جمعآوری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها روش کدگذاری اسمیت (2007) بهکار گرفته شد. همچنین، بررسی اعتبار پژوهش با روش بازبینی اعضا انجام گرفت. برای افزایش پایایی پژوهش روشهای اجرای فرایند نظاممند ثبت، ضبط و نوشتن دادهها (ضبط صدا، پیادهسازی مصاحبه و نگارش دادههای شفاهی) در همة مصاحبهها و تحلیل روشمند دادهها و استخراج منطقی مقولات و مفاهیم انتزاعی کلانتر برمبنای روش کدگذاری بهکار گرفته شد. براساس یافتههای پژوهش، شایستگیهای اصلی معلمان دورة متوسطه از دیدگاه خبرگان تعلیم و تربیت، شامل شایستگیهای «ارتباطی»، «روانشناختی»، «خدماتی»، «پژوهشی»، «فردی» و «تربیتی» است که هریک از آنها نیز از خردهشایستگیهای متعددی تشکیل شدهاند. شناخت و معرفی این شایستگیها در نظام تربیت معلم کشور میتواند به سیاستگذاران، مدیران و برنامهریزان آموزشی در اتخاذ راهبردهای مناسب برای کاهش شکاف بین وضع موجود و مطلوب در این زمینه و ارتقای وضعیت مؤلفههای شایستگی یاری رساند.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Confirmatory Factor Structure and Psychometric Characteristics of
Multidimensional Student Engagement Scale (SES)ساختار عاملی تأییدی و ویژگی های روانسنجی پرسشنامة چندبُعدی اشتیاق دانشجویان (SES)1131421146FAزیبابرقی ایرانیدانشیار، گروه روانشناسی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانمحمدجوادبگیان کوله مرزیدکتری روانشناسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000000204873461آسیهمرادیاستادیار، گروه روانشناسی، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایراننعمت اللهنجاتیدانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه پیام نور، همدان، ایرانJournal Article20170209The aim of this study was to investigate the factor structure and psychometric characteristics of the multidimensional questionnaire of Student engagement. The statistical population of this study consists of all students aged 18 to 30 of Razi University in the first semester of the academic year 1395-1396. The study sample consisted of 230 students who were selected by stratified random sampling method and answered the multidimensional questionnaire of academic enthusiasm, self-efficacy, self-regulatory scale and academic performance and academic procrastination scale (for Concurrent Validity). Reliability was assessed by calculating Cronbach's alpha coefficient. Factor analysis and Pearson correlation were used to analyze the data using. The results of factor analysis showed that the questionnaire consists of six saturated factors and appropriate fitness indicators. There was a positive and significant relationship between Student engagement and emotional, social, academic self-efficacy and academic self-regulation. There is also a negative relationship between Student engagement and academic procrastination. In the confirmatory factor analysis, 48 items were confirmed. The Persian version of the Student engagement scale in the student community has acceptable psychometric properties and can be used as a valid tool in psychological researches. This study provides promising evidence for the applicability of the Persian version of the Student engagement scale in the student population.هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان بوده است. جامعة آماری پژوهش را همة دانشجویان 18 تا 30 سالة دانشگاه رازی در نیمسال اول سال تحصیلی 1395-96 تشکیل دادند. نمونة پژوهش 230 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و به پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان، خودکارآمدی، مقیاس خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی و مقیاس اهمالکاری تحصیلی (برای بررسی روایی همزمان) پاسخ دادند. پایایی از طریق محاسبة ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه از شش عامل اشباعشده و از شاخصهای برازش مناسبی برخوردار است. بین اشتیاق دانشجویان با خودکارآمدی هیجانی، اجتماعی، تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی رابطة مثبت و معناداری به دست آمد. همچنین، بین اشتیاق دانشجویان و اهمالکاری تحصیلی رابطة منفی برقرار است. در تحلیل عاملی تأییدی 48 گویه تأیید شد. نسخة فارسی پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان در جامعة دانشجویان، خصوصیات روانسنجیِ قابلقبولی دارد و میتوان آن را بهعنوان ابزاری معتبر در پژوهشهای روانشناختی بهکار گرفت. پژوهش حاضر شواهد نویدبخشی را دربارة قابلیت کاربرد نسخة فارسی پرسشنامة چندبعدی اشتیاق دانشجویان در جمعیت دانشجویی فراهم کرده است.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220The Causal Model of Relationship among Computer Attitude, Statistics Anxiety, Self-Efficacy and Statistical Software Acceptanceطراحی مدل عِلّی رابطة بین نگرش نسبت به کامپیوتر، اضطراب آمار، خودکارآمدی و پذیرش نرم افزار آماری1431661147FAالههفولادی باغبادرانیکارشناسیارشد تحقیقات آموزشی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانحسینمطهری نژاداستادیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانمهدیلسانیدانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20180415The aim of this research was to develop the causal model of relationship among computer attitude, statistics anxiety, statistical software self-efficacy and statistical software acceptance. Using the convenience sampling and according to the table of Krejcie and Morgan (1970), 260 master students at Shahid Bahonar University of Kerman who knew and worked with at least one statistical software were chosen as example. Using the questionnaire of statistical software acceptance (Hsu, Wang & Chiu, 2009), the scale of computer attitude (Harrison & Rainer, 1992), the scale of statistics anxiety (Cruise, Cash & Bolton, 1985), and the scale of statistical software self-efficacy (Compeau & Higgins, 1995) required data were collected and for their analysis of structural equation modeling was used. The results showed that both perceived usefulness and perceived ease of use positively influence students’ intention to use statistical software, whereas statistics anxiety has negative impact on all of them. In addition, computer attitude has positive effect on perceived usefulness and perceived ease of use, but statistical software self-efficacy has negative impact on perceived ease of statistical software and positive effect on perceived usefulness of use statistical software. Finally, it is concluded that the greatest software usage outcome would occur when a statistical software is perceived both useful and easy to use by the learners.پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل عِلّی رابطة بین نگرش نسبت به کامپیوتر، اضطراب آمار، خودکارآمدی و پذیرش نرمافزار آماری انجام گرفت. این پژوهش با روش توصیفی - همبستگی انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسیارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1393-94 بود. با روش نمونهگیری دردسترس و براساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، 260 دانشجوی کارشناسیارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان که حداقل با یک نرمافزار آماری آشنایی داشتند، انتخاب شدند. از طریق پرسشنامة پذیرش نرمافزار آماری هسو، وانگ و چیو (2009)، مقیاس نگرش نسبت به کامپیوتر هاریسون و راینر (1992)، مقیاس اضطراب آمار کروز، کش و بولتون (1985)، و مقیاس خودکارآمدی نرمافزار آماری کامپی و هیگینز (1995) دادههای پژوهش گردآوری شده، و برای تحلیل آنها مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد سهولت ادراکشده و سودمندی ادراکشده بر تمایل دانشجویان برای کاربرد نرمافزار آماری اثر مثبت دارند؛ در حالی که اضطراب آمار بر سه متغیر یادشده اثر منفی دارد. به علاوه، نگرش نسبت به کامپیوتر بر سهولت ادراکشده و سودمندی ادراکشدة نرمافزار آماری اثر مثبت دارد، اما خودکارآمدی نرمافزار آماری بر سهولت ادراکشدة نرمافزار آماری اثر منفی و بر سودمندی ادراکشدة نرمافزار آماری اثر مثبت دارد. در نهایت، نتیجهگیری شد بیشترین استفاده از نرمافزار آماری زمانی است که دانشجویان آن نرمافزار را دانشجویان آسان و سودمند درک کنند.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220The Study of the Communication Culture of Teachers with Colleagues, Parents and Students:
Rural and Multi-level Schoolsبررسی فرهنگ روابط معلمان با همکاران، والدین و دانش آموزان: مدارس روستایی و چندپایه1671921148FAسعیدرومانیدکتری مطالعات برنامة درسی، مدرس دانشگاه فرهنگیان، خرمآباد، ایرانغلام رضاحاجی حسین نژاددانشیار، گروه مطالعات برنامهریزی درسی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایراننعمت اللهفاضلیدانشیار، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایرانعلیحسینی خواهاستادیار، گروه مطالعات برنامهریزی درسی، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20171218The purpose of this study was identifying the culture of teacher communication with colleagues, parents, and students in rural and multi-level schools in Lorestan province. Qualitative research method and descriptive ethnography were used. A sample of the study was 14 primary school teachers, which were selected through purposeful sampling and based on the theoretical saturation rate from the cooperative type which has been interviewed through semi-structured method. The content analysis method was used to analyze the findings. Findings of research showed that teachers had a positive communication culture and criticized communication in relationships with colleagues, parents, and students. The culture of teacher communication and collaboration with colleagues, parents, and students varied according to the environment, level of education, and expectations of colleagues, parents, and students. Following items, for positive relationships could be mentioned: the application of verbal and non-verbal communication principles for conveying lessons concepts to students, Briefing sessions for Parents, and Relationship with politeness and respect. Following items, for criticized Cultural communication could be mentioned: Teacher ‘malice and pessimism towards each other, The sense of negative competition, indifference and non- use of ideas amongst equal teachers, the importance of students after the material, not listening to the students 'voice, the parents' misleading expectations, and circular-based communication. The results of this study would be used to identify the cultural differences and the necessary measures regarding the conditions of multi-level classes in the educational system.پژوهش حاضر با هدف شناسایی چگونگی فرهنگ روابط معلمان با همکاران، والدین و دانشآموزان در مدارس روستایی و چندپایة استان لرستان انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی- قومنگاری بوده است؛ نمونة بررسیشده معلمان ابتدایی مدارس چندپایة استان لرستان است که با روش نمونهگیری هدفمند و براساس اشباع نظری دادهها، 14 معلم انتخاب شد و با ابزارهای مشاهدة مشارکتی و مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته دادهها جمعآوری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها تحلیل محتوا انجام گرفت. یافتهها نشان داد معلمان دارای فرهنگ ارتباط مثبت و انتقادشده در ارتباط با همکاران، والدین و دانشآموزان بودند. فرهنگ ارتباط و مشارکت معلمان در ارتباط با همکاران، والدین و دانشآموزان باتوجهبه شرایط محیط، سطح سواد و توقع همکاران، والدین و دانشآموزان متفاوت بود. از روابط مثبت میتوان به بهکارگرفتن اصول روابطکلامی و روابط غیرکلامی برای انتقال مفهوم درسی به دانشآموزان، اجرای جلسههای توجیهی برای والدین، ارتباط همراه با ادب و احترام، از روابط فرهنگی انتقادشده، میتوان به بدخواهی و بدبینی معلمان نسبت به یکدیگر، حس رقابت منفی، بیتفاوتی و استفادهنکردن از فکر و ایدههای یکدیگر در بین معلمان همپایه، اهمیت دانشآموزان بعد از مواد درسی، گوشندادن به صدای دانشآموزان، توقعات نابهجا والدین و بخشنامهایبودن ارتباطات نام برد. نتایج مطالعة حاضر برای شناسایی تفاوتهای فرهنگی و اقدامات لازم با توجه به شرایط کلاسهای چندپایه در نظام آموزشی مفید و کارآمد است.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Modelling of Predictive Organizational Indifference Based on Organizational Justice, Organizational Commitment and Job Satisfaction (The Case: Women Teachers of Physical Education in Alborz Province)طراحی مدل پیشبینی بیتفاوتی سازمانی براساس عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی (مورد مطالعه: معلمان زن تربیتبدنی استان البرز)1932151149FAرضااندامدانشیار، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدة تربیتبدنی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایرانحسینطاهریدانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، مربی، گروه تربیتبدنی، دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایرانJournal Article20180214Organizational indifference is one of the main factors in reducing efficiency, frequent absence, non-accepting of responsibility, and the disappointment to work. This problem will be causing intellectual retardation, quiet fall and permanent and intangible destruction in the organization. Therefore, the aim of this study is to design a model for predicting organizational indifference based on organizational justice, organizational commitment and job satisfaction. The research method was descriptive-correlation and the statistical population of all female teachers of physical education in Alborz province with at least 5 years of service experience was 300 people. According to the Morgan's table, 246 of them were randomly selected. To collect data used from questionnaires including: organizational justice questionnaire of Neihoff and Moorman (1993), Spector's job satisfaction (1985), Steers Porter's organizational commitment questionnaire, and modified organizational indifference questionnaire of Danayeefard, Hassanzadeh and Salariyeh (2010). For formal and content validity, Corrective comments 11 experts were used. Also, Cronbach's alpha coefficient showed that the reliability of the four questionnaires is acceptable. Data were analyzed bay using Pearson correlation and structural equation modeling and Amos software. Path analysis results showed that proposed model it has a good fit with the data obtained in this research. Moreover, organizational justice and job satisfaction, directly and indirectly, and organizational commitment directly affect organizational indifference. According to the results, in order to advance the goals of physical education in schools, managers and administrators should pay more attention to the variables of individual and organizational behavior of physical education teachers.بیتفاوتی سازمانی یکی از عوامل اساسی کاهش کارایی، غیبت مکرر، اجتناب از پذیرش مسئولیت و دلسردی نسبت به کار است که باعث عقبماندگی فکری، سقوط آرام و تخریب مستمر و بدون صدای سازمان است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی مدل پیشبینی بیتفاوتی سازمانی براساس عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده، و جامعة آماری همة معلمان زن تربیتبدنی استان البرز با حداقل 5 سال سابقة خدمتی به تعداد 300 نفر بود. براساس جدول کرجسی و مورگان، 246 نفر از آنها بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها پرسشنامههای عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993)، رضایت شغلی اسپکتور (1985)، پرسشنامة 15گویهای تعهد سازمانی استیرز پورتر و پرسشنامة تعدیلشدة بیتفاوتی سازمانی داناییفرد، حسنزاده و سالاریه (1389) به کار گرفته شد. برای بررسی روایی صوری و محتوا پرسشنامهها، نظرات اصلاحی 11 نفر از متخصصان بهکار گرفته شد. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که پایایی چهار پرسشنامه قابل قبول است. دادهها با روشهای آماری همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار Amos تحلیل شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مدل پیشنهادی با دادههای پژوهش برازش مناسبی دارد و متغیرهای عدالت سازمانی و رضایت شغلی بهطور مستقیم و غیرمستقیم و تعهد سازمانی بهطور مستقیم بر بیتفاوتی سازمانی تأثیر دارند. براساس نتایج، برای پیشبرد اهداف تربیتبدنی در مدارس، مدیران و مسئولان آموزشوپرورش باید به متغیرهای رفتار فردی و سازمانی معلمان تربیتبدنی توجه بیشتری داشته باشند.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Identify Effective Factors in the Ranking System of Second Round High Schools; and Design a Model for Itشناسایی عوامل مؤثر در ﻧﻈﺎم رتبهبندی ﻣﺪارس ﻣﺘﻮسطة دورة دوم؛ و طراحی مدلی برای آن2172321150FAمریممهرپوردانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایراننادرسلیمانیدانشیار، گروه مدیریت آموزشی، دانشکدة علوم انسانی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایرانغلامعلیاحمدیدانشیار، گروه مدیریت آموزشی، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه شهید رجائی، تهران، ایرانپرویزصباحیاستادیار، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانJournal Article20190305The purpose of this study is to identify the factors affecting the ranking of the middle school and design a model for it. The present study applied in terms of purpose, and in terms of method. The research community in the qualitative section included 12 specialists in the field of educational administration who selected in a purposeful manner. In the quantitative section, there were 406 secondary school principals in Tehran. The sample size was 198 people based on the Cochran's formula, which selected by multistage clustering method. To conduct the research, first, by studying the theoretical foundations and interviewing the experts, the effective factors and components in the ranking system of secondary schools were identified. The questionnaire was designed using the extracted components. In order to analyze the data in the qualitative section, the interviews coded and analyzed using NVivo qualitative software and in the quantitative section, confirmatory factor analysis was performed with SPSS software. The results showed that the factors influencing the school ranking system included eight components: "educational affairs" in the first place, "educational affairs" in the second place, "professional affairs" in the third place, "service affairs" in the fourth place, "leadership affairs". In the fifth place, "evaluation affairs" are in the sixth place, "research affairs" are in the seventh place and "capital affairs" are in the eighth place, which in the school ranking system explains 69.143% of the variance. Finally, based on the "identified" factors, the final research model has been developed using confirmatory factor analysis.هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در ﻧﻈﺎم رتبهبندی ﻣﺪارس ﻣﺘﻮسطة دورة دوم و طراحی مدلی برای آن است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش آمیخته است. جامعة پژوهش در بخش کیفی، 12 نفر از متخصصان حوزة مدیریت آموزشی بودند که به شیوة هدفمند انتخاب شدند، و در بخش کمّی، 406 نفر از مدیران مدارس متوسطة دوم شهر تهران بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 198 نفر در نظر گرفته شد که به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای انجامدادن پژوهش، نخست از طریق مطالعة مبانی نظری و مصاحبه با صاحبنظران، عوامل و مؤلفههای مؤثر در نظام رتبهبندی مدارس متوسطه شناسایی شد. سپس، با بهکارگیری مؤلفههای استخراجشده، پرسشنامه طراحی شد. تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی با بهرهگیری از نرمافزار کیفی NVivo کدگذاری و تحلیل شد و در بخش کمّی، تحلیل عاملی تأییدی با نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد عوامل مؤثر در نظام رتبهبندی مدارس شامل هشت مؤلفة «امور پرورشی» در جایگاه نخست، «امور آموزشی» در جایگاه دوم، «امور حرفهای» در جایگاه سوم، «امور خدماتی» در جایگاه چهارم، «امور رهبری» در جایگاه پنجم، «امور ارزشیابی» در جایگاه ششم، «امور پژوهشی» در جایگاه هفتم و «امور سرمایهای» در جایگاه هشتم قرار دارد که در نظام رتبهبندی مدارس 143<sub>/</sub>69 درصد واریانس را تبیین میکنند. در نهایت، براساس عوامل شناساییشده مدل نهایی پژوهش با بهکارگیری تحلیل عاملی تأییدی تدوین شده است.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Modelling the Factors Affecting the Formation of the High School Teachers’ Knowledge Required for Technology Integration (The Case: Shiraz City’ High School Techers)طراحی مدل عوامل مؤثر در شکل گیری دانش دبیران در تلفیق فناوری (مورد مطالعه: دبیران شهر شیراز)2332521151FAمحمد حسنسیفدانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایراناحمدرستگاردانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایراناعظمظهیریکارشناسیارشد، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20180226The purpose of this study is presenting a causal model of factors affecting the formation of the knowledge required by high school teachers in technology integration. In terms of objectives, this study is an applied research and in terms of method of collecting and analyzing data it is a descriptive and correlational research. The participants were 255 high school teachers in Shiraz city (based on Cochran Formula) who were selected through stratified random and cluster sampling method among 5824 in service teachers in Shiraz in 1393-1394. This study employed a combination of instruments to collect data: the Technological Pedagogical Content Knowledge (TPACK) instrument developed and validated by Sahin (2011) for evaluating CK, PK, PCK, and TCK and Chai, et al. (2011) questionnaire for assessing TK, TPK and TPACK, the Intrapersonal Technology Integration Scale (ITIS) instrument developed and validated by Niederhauser and Perkmen (2008); the Teachers’ Sense of Self- Efficacy Scale instrument developed and validated by Tschannen-Moran and Woolfolk Hoy (2001). The path analysis was used to examine the research hypotheses. Findings showed that significant positive correlations exist between the TPACK constructs. CK and PK had direct and indirect effects on TPACK, while TK had only indirect effect on TPACK. Content Knowledge had the greatest total effect on TPACK.هدف پژوهش حاضر ارائة مدل عوامل مؤثر در شکلگیری دانش ضروری برای دبیران در تلفیق فناوری است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری پژوهش دبیران مقطع متوسطة شهر شیراز در سال تحصیلی 93 -94 است که تعداد آنها 5824 نفر (زن و مرد) بود. براساس فرمول کوکران، 255 نفر با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای ساهین (2011)، چای و همکاران (2011)، نیدرهاوزر و پرکمن (2008)، و چنن- موران و ولفولک هوی (2001) بود. برای آزمون فرضیههای پژوهش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافتهها نشان داد بین همة حوزههای دانش محتوایی تربیتی فناوری همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و دانش محتوا، دانش تربیتی، دانش محتوای فناوری، دانش تربیتی فناوری، دانش محتوای تربیتی بر دانش محتوایی تربیتی فناوری (دانش ضروریِ معلم) اثر مستقیم دارند. علاوه بر این، دانش فناوری، دانش محتوا و دانش تربیتی به طریق غیرمستقیم بر دانش محتوایی تربیتی فناوری تأثیر دارند و بیشترین اثر کل مربوط به دانش محتواست.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220Correlation between Hardiness and Extroversion with Academic Performanceرابطة سخت کوشی و برون گرایی با عملکرد تحصیلی2532691152FAعلیاعظم رجبیاندانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمحمد جواداصغری ابراهیم آباداستادیار، گروه روانشناسی، دانشکدة روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20160723The purpose of current research was to study the correlation between hardiness and extroversion with academic performance. Sample size in this research was 230 individuals. The data was collected through the “hardiness scale” developed by Bartone (1992) along with the “extroversion subscale of neo-ffi scale” (1985). Also for measuring of the academic performance, we used students’ educational report. The outcome of the research shows relationship between hardiness and academic performance being both positive and significant. In addition, although all subscales of hardiness had positive correlation with academic performance but only commitment and control components had significant relationship with academic performance. In general, result shows although there was not significant relationship between extroversion and academic performance, students who have more hardiness also do better in academic performance. Thus, we conclude that there is a relationship between some of the psychological components of hardiness such as commitment, control with academic performance and hardiness could predict the academic performance.هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة سختکوشی و برونگرایی با عملکرد تحصیلی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعة آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در نیمة اول سال تحصیلی 93-94 است. تعداد اعضای جامعه 25328 نفر بوده که براساس جدول کرجسی و مورگان، 230 نفر به روش دردسترس انتخاب شد. دادهها با پرسشنامة سختکوشی بارتون (1992)، و مقیاس کوتاهشدة نئو (1985) جمعآوری شد. همچنین، برای سنجش عملکرد تحصیلی، گزارشهای تحصیلی دانشجویان بهکار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد رابطة سختکوشی و عملکرد تحصیلی مثبت و معنادار است. همچنین، اگرچه هر سه مؤلفة سختکوشی (تعهد، کنترل و مبارزهطلبی) با عملکرد تحصیلی همبستگی مثبت دارند، تنها مؤلفههای تعهد و کنترل رابطة معناداری را با عملکرد تحصیلی داشتهاند. در پژوهش حاضر بین برونگرایی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطة معناداری یافت نشد. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اگرچه برونگرایی دانشجویان با عملکرد تحصیلی آنان ارتباط معناداری ندارد، دانشجویانی با سختکوشی بالاتر، در عملکرد تحصیلی نیز بهتر عمل میکنند. در نتیجه، میان برخی مؤلفههای روانشناختی سختکوشی مانند تعهد، کنترل و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد و سختکوشی میتواند عملکرد تحصیلی را پیشبینی کند.دانشگاه فرهنگیانمطالعات آموزشی و آموزشگاهی2423-494X8220200220The Mediating Role of Organizational Commitment between Organizational Justice and Job Satisfaction with Teacher’s Unethical Behaviorsبررسی رابطة رفتارهای اخلاقی سازمانی با رفتارهای غیراخلاقی دبیران با نقش واسطه ای تعهد سازمانی2712901153FAرضاجعفری هرندیدانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه قم، قم، ایرانمجیدشریفی قورتانیکارشناسیارشد مدیریت آموزشی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، خوراسگان، ایرانفاطمهاسلامی هرندیدکتری مدیریت آموزشی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، خوراسگان، ایرانJournal Article20180318This study aims to Examining the relationship between organizational justice and job satisfaction with teachers unethical behavior. According to the mediating role of organizational commitment was made. The research method is descriptive which it has used path analysis. The population in this study included 4625 boys and girls high school teachers in Isfahan in the academic year is 2016-17 and of these 357 cases using the table as a sample Cohen et al The questionnaires of organizational justice, Neihoff and Moorman (1996), Organizational commitment of Allen and Meyer (1990), Job satisfaction, Smith, Kendal & Hullin (1969) And unethical behaviors Peterson (2002) responded. For the analysis of the data path analysis using Lisrel software was used. The findings showed that negative behaviors negatively correlated with job satisfaction, satisfaction with payment and peer satisfaction. Path analysis findings also showed that continuous commitment, work satisfaction, satisfaction with payment, and peer co-operation on non-ethical behaviors have a direct effect. From the findings, it is concluded that with the increase in job satisfaction and continuous commitment and the dependence of teachers on their jobs, the schools of immoral behavior are reduced.پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة رفتارهای اخلاقی سازمانی و رفتارهای غیراخلاقی دبیران انجام گرفت. عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی بهعنوان رفتارهای اخلاقی سازمانی در نظر گرفته شده، و نقش میانجی تعهد سازمانی بین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی بررسی شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است که مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش حاضر 4625 نفر از دبیران دبیرستانهای شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 است. از این تعداد براساس جدول کوهن و همکاران، 357 نفر به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامههای عدالت سازمانی مورمن و نیهوف (1996)، تعهد سازمانی آلن و مییر (1990)، رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین (1969)، و رفتارهای غیراخلاقی پترسون (2002) بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها روش تحلیل مسیر با نرمافزار لیزرل اجرا شد. یافتهها نشان داد رفتارهای غیراخلاقی بهطور منفی با رضایت از کار، رضایت از پرداخت و رضایت از همکار رابطة معنادار دارد. همچنین، یافتههای تحلیل مسیر نشان داد تعهد مستمر، رضایت از کار، رضایت از پرداخت و رضایت از همکار بر رفتارهای غیراخلاقی اثر مستقیم میگذارند. همچنین، یافتهها نشان داد با افزایش رضایت شغلی، تعهد مستمر و وابستگی معلمان به شغل، در مدارس رفتارهای غیراخلاقی کاهش مییابد.